در اواخر سال 1967 ، پسر جوانی یتیم برای زندگی با مادربزرگ خود به شهر دموپولیس در روستای آلاباما می رود. آنها به استراحتگاهی ساحلی میروند. در همین بین ساحره بزرگ جهان ، تمام دوستانش رو جمع کرده و به همان استراحتگاه آمده اند. حال پسر جوان آخرین مانع ساحره برای ایجاد نقشه های پلیدش می باشد

 یک پرستار کودک برای نجات کودکی که توسط هیولاها ربوده شده است ، ماموریت خود را آغاز می‌کند که....

در حالی که کسی “هیوبی” را جدی نمیگیرد ولی او هر سال خالصانه سعی در مراقبت از مردم شهر “سِیلم” در شب هالووین دارد، اما امسال شرایط جور دیگری رقم میخورد و او تنها امید شهر است…

زمانی که پدر اِلا به طور ناگهانی از دنیا می رود ، وی تحت سرپرستیِ مادرخوانده ی ظالم و دخترانش قرار می گیرد و زندگیش به شدت سخت و غم انگیز می شود. اما….

یک خانواده یهودی از ترس نازی ها مجبور به فرار از برلین می شوند، آنها که حال آواره شده اند، ابتدا به زوریخ می گریزند ولی در آنجا نیز قرار نمی گیرند و عازم پاریس می شوند. اما داستانهای این آوارگی تمامی ندارد و در نهایت لندن را محلی برای اقامت برمی گزینند.

داستان درباره لسی است که یک سگ وفادار و بهترین دوست فلو 12 ساله است است. فلو تا زمانی که به خاطر می آورد، او و سگ وفادارش در یک روستای آرام در جنوب آلمان زندگی کرده اند. با این حال، یک روز، آندریاس پدر فلوریان شغل خود را از دست می دهد، به این معنی که خانواده باید به یک آپارتمان کوچکتر نقل مکان کنند، جایی که لسی دیگر نمی تواند زندگی کند زیرا ورود سگ ها در آنجا ممنوع است. پدر فلو سگ را به خانه نوه اش می فرستد، اما آیا لسی از این موضوع خوشحال است ؟

گوئن گربه و راجر سگه ماموران مخفی هستند که به طور پنهانی از جهان محافظت می‌کنند و بدون اینکه انسان هرگز از این موضوع مطلع شود ، آن را نجات می‌دهد.

جودی، قد بلندترین دختر مدرسه که همیشه به دلیل این ویژگی ظاهری مورد تمسخر دوستان و اطرافیانش قرار گرفته و به انزوا گریخته است. حال مصمم است که با اعتماد به نفسی بالا قدم در اجتماع بگذارد ....

مردی ورشکسته به نام «پیر فرانچسکو زالونه» برای فرار از دست طلبکارانش به روستایی توریستی در آفریقا می رود و به عنوان پیشخدمت در آنجا مشغول به کار می شود که با ورود داعشی ها به آن منطقه داستانهای خنده دار او آغاز می گردد...

پیتر از اینکه مجبور است اتاق مورد علاقه اش را با پدربزرگش سهیم شود ناراحت است، تصمیم می گیرد برای باز پس گرفتن آن اعلان جنگ کند که ....

هر شب که سوفیا به خواب میرود پدرش او را به "سرزمین قصه ها" میبرد، که سرشار از فیلمهای فانتزی با داستانهای خارق العاده پری ها است و در این قصه ها پدر در نقش قهرمان داستانها ظاهر می شود، اما بعد 5 سال پدر باید راهی بیابد که برای همیشه قهرمان داستان دخترش باقی بماند...

چول بیول مردی جذاب اما کند ذهن است که از وجود دختر بیمار خود مطلع می شود، آن دو تصمیم می گیرند با هم سفری را آغاز کنند که ....

دختر نوجوانی در می یابد که قدرتی جادویی دارد که او را تبدیل به حیوانات می کند و دوستش نیز توانایی کنترل آتش را دارد هر دو تصمیم می گیرند که ....

داستان درباره یک بچه یتیم است که به نزد عمویش در منطقه یورک‌شر فرستاده می‌شود؛ جایی که او یک باغ اسرارآمیز را کشف می‌کند.…

ماجرای فیلم ادامه قسمت اول است که پیرامون اتفاقاتی است که در موزه اسمیتسونیان واشینگتن رخ می‌دهد .(بن استیلر) که بعد از اتفاقات داستان اول از شهر خارج شده بعد از گذشت چند وقت به شهر بر می‌گردد و متوجه می‌شود که موزه قبلی تعطیل شده و تمام اشیاء عتیقه این موزه به موزه جدیدی در واشینگتن انتقال پیدا کرده‌است.

لری دیلی مرد بیکاری است که نگهبان شب یک موزه شده‌است؛ اما اشیا و مجسمه‌های موزه در طول شب به وسیلهٔ لوحی که در آن قدرتی جادویی نهفته است بیدار می‌شوند و تمام مجسمه‌های مومی به جنب‌وجوش می‌افتند. وظیفهٔ او این است که از خروج حیوانات جلوگیری کند، زیرا اگر اشیا از موزه خارج شوند، با طلوع خورشید از بین می‌روند و به خاکستر تبدیل می‌شوند.