

با داشتن کاری خوب و صادقانه و همسری دوست داشتنی، نیک برنر به این باور رسیده است که توانسته به خوبی از گذشته سرشار از خشونت و جنایتش فرار کند. با اینحال همکار قدیمیش هیچ چیز را فراموش نکرده، از جمله پولهایی که نیک دزدیده است و زمانی که او مهمترین دارایی نیک یعنی همسرش را از او میگیرد، نیک دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. در این برهه نیک باید تصمیم بگیرد که عطش شدیدش به انتقام را عملی کند یا در راه مستقیمی که قرار داشت باقی بماند...